سردار فاطمی

یامهدی جهان در انتظار توست.....

۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

حمله آمریکا به ایران !!!!!!

در قسمت جدید فیلم سینمایی روبوکاپ، ارتش امریکا به ایران حمله می کند و مردم بدوی، وحشی و کروکثیف تهران را نجات می دهد. برخی ها را نیز می کشد که البته برای نجات جهان لازم است. تصاویر تهران و مردم آن دیدنی است، بویژه ریش ها و مانتوها و برج میلاد!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، مشرق در گزارشی، جدیدترین فیلم جریان ساز و ضد ایرانی هالیوود را معرفی کرد:

بخشی از فیلم روبوکاپ 2014

" تا چهار ثانیه دیگه میریم روی خط؛ چهار، سه، دو، یک...

]مجری برنامه نواک روی آنتن می رود و می‌گوید:[ "قبلا بهتون گفته بودم که بدترین محله ها هم توی آمریکا، میتونه عاری از خطر و امن باشه! حالا اگه بهتون بگم که این قضیه میتونه بدون به خطر انداختن زندگی افراد و حتی جان یک مامور پلیس انجام بشه چی؟ خب من از کجا خبر دارم؟ به خاطر اینکه همین واقعه داره تو تمام کشورهای دنیا انجام میشه...."

سپس ارتباط مستقیم با اتاق جنگ پنتاگون گرفته می شود و ربوتهایی را نمایش می دهند که ادعا می شود توسط آمریکا و برای برقراری صلح و آزادی در دنیای خارج ساخته شده. پس از آن، عملیات ارتش آمریکا در خیابان های تهران، به طور مستقیم توسط یک خبرنگار نظامی نمایش داده می شود. کِلی پرکینز "عملیات آزادی تهران" را گزارش می دهد.

این سکانس ابتدایی فیلم ضد ایرانی ربوکاپ است که در سال جاری (2014) در آمریکا ساخته شده.

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

سکانس بعدی فضای داخل ایران را نمایش می دهد:

روی دیوارها پوسترهای آرم سپاه پاسداران به چشم می خورد که برخی از آنها پاره شده اند. خبرنگار زن، در حال دادن گزارش از "عملیات آزادی تهران" است.

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

کنار خیابان زنان و مردان و کودکان ایرانی دستهای خود را به علامت تسلیم بالا برده اند و سربازان ارتش آمریکا به همراه ربوتها در حال بازرسی بدنی آنها هستند.

 

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

سپس نمایی چرک آلود و عقب افتاده از تهران، که گویا برج میلاد در آن تنها نماد توسعه یافتگی تهران می باشد، به نمایش گذاشته می شود که آسمان آن، تحت سیطره و تصرف جنگنده های مدرن آمریکایی هستند.

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

در سکانس بعدی، خانه یکی از فرماندهان سپاه به نام آرش (که میثم معتضدی نقش او را بازی می کند)، نشان داده می شود که همسرش به نام سایه،(با بازی خانم مرجان نشاط) در حالیکه دو دختر کوچکش را بغل گرفته، به زبان فارسی در حال اصرار و ممانعت از انجام عملیات است. آرش (که شباهت خاصی به بازیگر نقش یوسف پیامبر دارد) و چند پاسدار دیگر به بدن خود مواد منفجره بسته اند و آماده عملیات استشهادی هستند. آرش، تاکید می کند که "برام مهم نیست کسی رو بکشید یا نه، فهمیدید؟ برام مهم اینه که وقتی کشته میشید توی تلویزیون ببیننتون".

 

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

عملیات شروع می شود. آرش دوباره تاکید می کند که "حرکت نکین تا من نگفتم. می خوام مطمئن بشم دارن ضبط می کنن." آنها به ناگاه به ربوتها حمله می کنند و در کمتر از یک دقیقه کشته می شوند. پسر آرش به نام نوید (با بازی نورین گولامگاس) که صحنه کشته شدن پدر و یارانش را از قاب پنجره خانه تماشا کرده، دست به چاقویی می برد و دن کیشوت وار به غول های آهنی آمریکا حمله می کند و توسط اولین ربوت گلوله باران می شود. عاقبت سایه و دو دخترش در خانه، تنها می مانند.

 

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

روال داستان به صورت کاملا غیر مرتبط با بخش ابتدایی فیلم، بر اساس همان سناریوی پیشین پلیس آهنی، با فداکاری های افسر پلیس الکس مورفی و سپس کشته شدن و تبدیلش به ربوت ادامه می یابد تا آنکه در سکانس پایانی فیلم دوباره همان مجری روی صحنه می رود و در بیانیه ای محکم، در حالیکه پرچم آمریکا و نمایی از آمریکای شمالی در شب در پشت او قرار دارد، رو به دوربین (که حکایت از صحبت او با مخاطب ایرانی دارد) اعلام می کند که، "به تو میگم من، دست از لجبازی بردار! آمریکا الان، و همیشه به عنوان بزرگترین کشور روی کره زمین خواهد بود."

فیلم ضد ایرانی ربوکاپ

 

* این جمله چندین بار از زبان برخی از شخصیتهای ایرانی نیز شنیده شده است. چند سال پیش در مجلس ششم، یکی از کارگردانان سینما که نماینده مجلس شده بود، در نطق رسمی خود در مجلس با جملاتی به مراتب باشکوه تر از این دیالوگ فیلم، به توصیف برتری امریکا پرداخت و با ذکر خاطره ای از پسرش که عاشق امریکا است گفت:  "بالاخره چند روز پیش طاقتم طاق شد و پرسیدم چرا می خواهی به آمریکا برویم؟ گفت: برای اینکه اصل همه چیز آنجاست!"

بطور قطع، فیلم هایی که برخی اهالی سینمای ایران با همین مضامین می سازند و گلوی خود را برای ویران نشان دادن ایران و وحشی و دروغگو بودن ایرانیان پاره می کنند، دررقابت با محصولات پرزرق و برق هالیوود و یا جلب نظر آنها توفیق چندانی به دست نمی آورند. دیدن این فیلم، هم می تواند تجربیات آنها را برای کارهای مشابه بعدیشان بیشتر کند و هم اینکه ممکن است باعث شود، دست از ویران نشان دادن سرزمین مادری و فراهم ساختن مقدمه و انگیزه برای هالیوودی ها بردارند. اسکاری که بخاطر دروغگو نشان دادن همه ایرانیان اهدا شد نیز، هرگز به فیلمی که امریکاییان را نقد کند یا ایران را "بد" نشان ندهد، داده نخواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

نماز شب

فضیلت نماز شب

 

از قرآن کریم درباره فضایل نماز شب:

خداوند متعال در آیه هفتاد و نهم سوره اسراء فرموده است برخی از شب را بیدار و متهجد باش و نماز شب مخصوص توست. باشد که خدایت به مقام محمود(شفاعت) مبعوث گرداند. و همچنین در سوره مزمل آیه 1 می فرماید: ای جامه خواب به خود پیچیده به هنگام شب بر خیز.

سوره فرقان آیه 64 آنان که در حال قیام و سجده شب را سحر کنند.

سوره سجده آیه 16: پهلوهایشان از رختخوابها جدا می گردد پروردگارشان را در حال ترس و امید می خوانند.

سوره ذاریات آیه 18: مقدار کمی از شب را می خوابند و سحرها استغفار می کنند.

 

فضائل نماز شب از کلمات ائمه معصومین(ع):نماز شب

 

1- رسول اکرم(ص) در مورد نماز شب : فرمودند: هنگامی که بنده ای از بستر خواب نوشین خود در حالی که چشمانش خواب آلوده است بر می خیزد تا خدای خود را با نماز شب گذاردن خشنود کند خدایش به او بر فرشتگان خویش مباهات می کند و می فرماید آیا این بنده مرا می بینید که از بستر خود برای نمازی که بر او واجب نکرده ام برخاسته است گواه باشید که او را آمرزیدم و همان حضرت فرموده اند آن کسی که نماز شب می خواند اگر تصور کند روز گرسنه و بدون روزی می ماند یاوه پنداشته است.

 

2- امام رضا(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: بر شما باد به نماز شب. هیچ بنده مؤمنی در آخر شب بر نمی خیزد و هشت رکعت نماز و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر را نمی گذارد و هفتاد مرتبه در دعای دست خود استغفار نمی کند مگر این که خدایش او را از عذاب گور و عذاب دوزخ پناه می دهد و عمرش را می افزاید و روزیش را فراخ می دارد و سپس فرمود همانا خانه هایی که در آن نماز شب خوانده می شود،‌ پرتو آن برای مردم آسمانها همچون پرتو ستارگان برای اهل زمین است و می درخشد.

 

3- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: یکی از جمله اموری که خداوند آن را وسیله شادمانی روح و نشاط قلبی مؤمن قرار داده است نماز شب می‏باشد.

 

4- حضرت علی(ع)در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: نماز شب موجب خشنودی خداوند و محبت فرشتگان و نسبت پیامبران و نور معرفت و پایه ایمان و راحت ابدان و خشم شیطان و اسلحه بر علیه دشمنان و اجابت دعاها و قبولی اعمال و برکت روزی و شفاعت نزد ملک الموت و چراغ قبر و زیرانداز انسان در قبر و پاسخگویی نکیر و منکر و انیس و مونس انسان در قبر می باشد و در قیامت حائل بین او و آتش و وسیله سنگینی میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد.

 

5- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: به سلیمان دیلمی فرموده است. ای سلیمان دست از شب خیزی بر مدار که مغبون آن کسی است که از قیام به هنگام شب محروم بماند.

6- رسول اکرم(ص): چون آخر شب فرا رسید خداوند سبحان فرماید آیا دعا کنندای هست تا اجابتش کنم؟ آیا سؤال کننده و خواهنده ای هست که خواسته اش را بدهم؟ آیا استغفار کننده ای هست تا او را بیامرزم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟

 

 

نماز شب,طریقه خواندن نماز شب,کیفیت نماز شب,طریقه نماز شب,فضیلت نماز شب,نحوه خواندن نماز شب

نماز شب

 

7- امام صادق(ع): بر شما باد به گزاردن نماز شب که سنت پیامبر شما و آیین نیکوکاران پیش از شما و وسیله بیرون راندن بیماری از تن شماست.

8- امام محمد باقر(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: محرومیت از نماز شب در اثر گناه است.

9- رسول اکرم(ص): فرمودند: بزرگواران امت من حاملان قرآن و شب زنده داران هستند.

10- رسول اکرم(ص): هرکس نماز شب بگذارد چهره اش در روز زیبا و درخشان است.

11- رسول اکرم(ص): دو رکعت نماز در وسط شب از دنیا و مافیها نزد من محبوب تر است.

 


آثار نماز شب در روایات:نماز شب

امام صادق (ع) فرمود: نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را خوشبو می کند،  تنماز شب رزق را زیاد و قرض را ادا می کند و اندوه را برطرف می سازد و چشم را جلا می دهد.

پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمود: نماز شب وسیله ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه، نماز شب سنت و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان می باشد.نماز شب بدن را آرامش می دهد و شیطان را خشمگین می کند سلاحی بر علیه دشمنان و وسیله ای است برای اجابت دعا و قبول شدن اعمال،نماز شب روزی انسان را توسعه می دهد شفیع بین ملک الموت و نمازگزار می شود، چراغ و فرش قبر و جواب (دو فرشته) منکر و نکیر می باشد. در قبر تا قیامت مونس و زائر نمازگزار خواهد بود نماز بر سرش سایه می افکند، تاجی برسرش و لباسی بر بدنش می گردد، نور پیش رویش حائل بین او و آتش دوزخ خواهد بود، برای مؤمن حجتی است نزد خدا و وسیله سنگین شدن میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد زیرا نماز تکبیر است و حمد و ستایش و تسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قرائت و دعا و البته بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت آن است.(بحار ج 87 ص 153،بحار الأنوار ج 87 ص 161، خودسازی تهذیب و تزکیه، ابراهیم امینی ص 279.)

 

طرز خواندن نماز شب:

نماز شب یازده رکعت می باشد:

چهار دو رکعت مانند نماز صبح و دو رکعت نماز شفع که در رکعت اول بعد از حمد (قل اعوذ برب الناس) و در رکعت دوم (قل اعوذو برب الفلق) و یا هر سوره ای که بخواند و اما نماز وتر که یک رکعت است بعد از حمد سه مرتبه (قل هو الله احد) و بعد دعای دست که در آن چهل مؤمن را دعا نموده هرکس که می خواهد. پدر باشد یا مادر؛ دوست باشد یا برادر؛ زنده باشد یا مرده به این نحو (اللهم اغفر ... فلانی) و به جای فلانی نام مؤمن یا مؤمنه ای برده شود و اگر چهل مؤمن در نظر نیست بطور جمع دعا کند و چهل مرتبه بگوید: (اللهم اغفر للمؤمنین و المومنات) که می توان با انگشتان خود بشمارد یا دست چپ را به صورت قنوت نگهدارد و با دست راست با تسبیح بشمارد و بعد از آن همان طور که ایستاده هفتاد مرتبه بگوید: (استغفر الله ربی و اتوب الیه) و بعد هفت مرتبه بگوید: (هذا مقام العائذ بک من النار) این مقام پناه بردن به تو از آتش و معنی این دعا است. بعد سیصد مرتبه بگوید (العفو العفو) که سه دور تسبیح می شود و گناهانش را به خاطر بیاورد و بعد اگر خواهد دعای دیگری در قنوت بخواند و گرنه به رکوع و بعد دو سجده را انجام دهد و سلام گوید این بود کیفیت نماز شب و بعد از چند شب برای انسان خیلی ساده خواهد شد بنابر این نماز شب با آن همه ثواب و فضیلت اعجاب انگیز که دارد از نظر اصل عمل بسیار آسان است و در هر حال هم می شود خواند مثلاً‌ نشسته و یا در حال راه رفتن به طوری که اگر در اتوبوس نشسته اید می توانید نماز شب را بخوانید و رکوع و سجود را با حرکت پلک چشم انجام دهد.

 

چند نکته مهم در مورد خواندن نماز شب:

کسانی که نماز شب می خوانند باید شب مقدار کمی شام بخورند که سبک باشند تا بتوانند به راحتی برای نماز شب بیدار شوند ،‌چون معده پر، سبب سنگینی و کسالت خواهد شد و همچنین شبها کمی زودتر بخواند تا سحر با نشاط بیشتر با معبود خود گفت و گو کنند و چون عمل بسیار پر فضیلت است شیطان تا بتواند انسان را از انجام آن مأیوس می کند.

 

وقت نماز شب:

خواندن نماز شب هر چه به اذان صبح نزدیکتر باشد بهتر است مثلاً یک ساعت قبل از اذان صبح و اگر انسان شبی موفق به خواندن نماز شب نشد می تواند در روز و یا بعد از نماز صبح قضا کند همان ثواب را خواهد برد چنانچه پیامبراکرم(ص) می فرماید که خدا مباهات می کند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا کند و می فرماید ای فرشتگان من بنده من قضا می کند چیزی را که بر او واجب نکرده ام، گواه باشید که من او را آمرزیدم.

پس ان شاءالله از امشب ساعتها را کوک کرده و هرگز نخواهیم گذاشت شیطان این توفیق بزرگ را از ما بگیرد و همچنین از دعا برای فرج مولایمان امام زمان (عج) فراموش نخواهیم کرد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

ماجرای نماز نخواندن آیت‌الله بروجردی‌بر‌جنازه‌ رضاخان

  "وقتی جنازه طاغوت اول را از جزیره موریس به ایران آوردند، جمعی از سوی محمدرضا نزد حضرت استاد رفتند و تقاضا کردند آقا بر جنازه رضاخان نماز بخواند". 

--------------------------------------------------------------------------------

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‎الله «سید عبدالجواد علم‎الهدی خراسانی» فرزندمرحوم آیت‎الله سیدعلی علم الهدی، در سال 1309 در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. آقایان سیدکاظم، سیدمحمد و سیداحمد علم الهدی برادران ایشان هستند که در این میان آیت‎الله سیدمحمد به رحمت ایزدی پیوسته است.
پدر بزرگوارشان امام جماعت مسجد گوهرشاد بودند که در همان روزگار، ماجرای أسف بار کشف حجاب و حمله وحشیانه به آن مسجد روی داد.

به گفته وی، پس از اشغال ایران توسط متفقین و رفتن رضاخان، صولت جائرانه حکومت پهلوی شکست و مدارس علمیه که به دستور طاغوت اول خراب و یا تعطیل شده بودند؛ مجدداً بازسازی و تعمیر گشت.
عبدالجواد پس از طی دروس اولیه در مدارس جدید با اجازه پدر وارد حوزه علمیه بالاسر ـ قبر مبارک حضرت علی بن موسی الرضا(ع) ـ شد و در این مدرسه از درس ادبیات مرحوم آیت الله ادیب نیشابوری بهره ها گرفت. همچنین از درس آقایان مرحوم سیدمحمد سیدی، میرزا محمود مهدی اصفهانی معروف به صاحب تفکیک، آقا سیداحمد یزدی و ... استفاده کرد.
آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگوی خبرنگار خبرگزاری حوزه با آیت‌الله سید عبدالجواد علم‌الهدی به مناسبت پنجاه و پنجمین سالگرد رحلت آیت‌الله‌العظمی بروجردی است که در آن خاطراتی از امام خمینی‌(ره) و نیز برخی اقدامات نابخردانه رژیم پهلوی نیز بیان شده است.
* چه شد که پس از بازگشت مرحوم آیت‌الله بروجردی از نجف، قم را برای سکونت انتخاب کردند؟
حضرت استاد که چند صباحی از نجف به بروجرد آمده بودند؛ به دعوت جمعی از علمای برجسته همچون حضرات آیات حجت کوه کمره ای، سید صدرالدین صدر، سید محمدتقی خوانساری، فیض حقی، میرزا محمود کبیر و ... در قم ساکن شدند.
البته ایشان قبل از حضور در قم، چندماهی در مشهد حضور داشتند و بنده در همان ایام، نخستین بار جمال نورانی شان را رویت کردم. با همان نگاه اول شیفته ایشان شدم و از حضرت رضا(ع) خواستم که شاگرد ایشان شوم و الحمدالله چنین شد.
* در چه بازه زمانی پای درس ایشان رفتید ؟
از سال 1330 تا 1340 مداوم و بدون فاصله از درس حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) بهره گرفتم.
* کلاس درس آقای بروجردی(ره) را چگونه توصیف می‎کنید؟
ایشان صبح ها فقه و بعدازظهرها اصول می‎گفتند؛ همچنان که در همان سالها برنامه امام خمینی(ره) نیز در مسجد محمدی چنین بود.
حضرت استاد در روزهای چهارشنبه، صبح ها و بعدازظهرها درس فقه و اصول را مختصرتر می‎گفتند. ایشان در این روز، درباره طاغوت اول سخن می‎گفتند و جنایت ها و توهین های آن را شرح می دادند.
* گویا اصطکاک شدیدی میان ایشان و رضاشاه وجود داشت.
بله، دقیقا. آیت‎الله العظمی بروجردی(ره) نسبت به طاغوت اول بسیار حساس بودند و گاهی در درس اخلاق نسبت به برخی اقدامات ضد دینی رضاخان ازجمله "ممنوع شدن سفر به کربلا" و "تعطیل شدن حج" سخن می‎گفتند.
* با این تفاسیر، ماجرای درخواست محمدرضاشاه از مرحوم آیت‌الله بروجردی برای اقامه نماز بر بدن طاغوت اول صحت دارد؟
وقتی جنازه طاغوت اول را از جزیره موریس به ایران آوردند، جمعی از سوی محمدرضا نزد حضرت استاد رفتند و خواستتند ایشان بر جنازه رضاخان نماز بخواند که ـ به نقل از شاهدان عینی ـ چنین جواب شنیدند: "من کارهایش را فراموش نکردم، تشریف ببرید".
مجدداً آن گروه درخواستشان را تکرار کردند و حضرت استاد پاسخ را تکرار نمودند. پس از تکرار سه باره خواسته شان، آیت‎الله العظمی بروجردی(ره) فرمودند: "مگر به شما نگفتم بروید و اینجا ننشینید؟!".


* به سراغ سایر مراجع و علمای وقت نیز رفتند؟
اینان پس از شنیدن پاسخ محکم از آیت الله بروجردی(ره) نزد مرحوم آیت‎الله «آقا سیدمحمد حجت کوه کمره ای» رفته و ضمن شرح آنچه در بیت حضرت استاد گذشت؛ درخواستشان را تکرار کردند. ایشان نیز فرمودند: "فعلاً پرچم اسلام بر دوش آن بزرگوار است و اگر ایشان تشریف بیاورند ما نیز می آییم".
گروه اعزامی از سوی محمدرضا از این جا نیز دست خالی برگشتند و به منزل مرحوم آیت‎الله «سید صدرالدین صدر» رفتند و همه آنچه که گذشته بود را بازگو کردند. ایشان نیز بیان داشتند: "نماز که نمی خوانم، به صراحت مخالفت نیز خواهم کرد(!)".
* این ماجرا واکنشی نیز در پی داشت؟
به دستور حضرت استاد، حوزه های علمیه دو روز تعطیل شد و به طلاب جوان دستور داده شد که از مدارس بیرون نیایند.
* یکی از مهم‎ترین خواسته های مرحوم آیت‎الله بروجردی که در زمان حیاتشان موفق به انجام آن نشدند را بیان بفرمایید.
ایشان بسیار تمایل داشتند یک مجموعه کامل به نام "جامع الاحادیث شیعه" جمع آوری کنند که عمر مبارکشان کفاف نداد. لکن امروزه به لطف پروردگار، موفق به انجام این مهم شدیم و اکنون مجلدات آن را در دفتر دارم.
* گریزی هم به روزهای آخر زندگانی آقا بزنید 
وجود اقدس مقدس حضرت استاد مبتلا به تصلب شرائین بود لذا 15 روز آخر عمر مبارکشان بستری بودند و با نظر اطباء، ملاقات عمومی ممنوع بود. البته اعلام بزرگوار که اصحاب خاصه ایشان بودند به تناسب تشرف حاصل می کردند.
در آن زمان آقای دکتر نبوی فوق تخصص قلب و عروق از تهران آمد و پس از معاینه و بررسی های کامل، اذن گرفت تا استادش از فرانسه بیاید که چنین شد و آن طبیب پس از بررسی های جامع تأکید کرد "ایشان به غیر از تصلب شرائین، عارضه خاص دیگری ندارند و چند روزی بیشتر مهمان نخواهند بود" که چنین نیز شد و حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) پس از سه روز چشم مبارک را برای همیشه بر هم گذاشتند.
* باب آشنایی شما و حضرت امام(ره) کجا باز شد؟
در سال 1232 همراه با اخوی بزرگتر از مشهد به قم هجرت کردیم. در محضر اساتید بزرگوراری مانند حضرت آیات سلطانی، مرعشی نجفی بودم که در درس این اساتید با آقا مصطفی خمینی(ره) آشنا شدم و این آشنایی موجب فتح بابی برای آشنایی با حضرت امام(ره) گشت.
همان آشنایی موجب شد تا یکی دو تابستان که حضرت امام(ره) همراه خانواده به مشهد آمدند، به منزل ما تشریف آورند.
* امام(ره) در درس دیگر علما نیز شرکت می‎کردند؟
بله.
* جداً؟ حضرت امام با آن مقام علمی‎شان در درس هم ردیفان شرکت می‎کردند؟!
بله، بنده به همراه آقا مصطفی، آقای امامی اصفهانی و شیخ عبدالجواد اصفهانی در درس خارج امام(ره) شرکت می کردم. در آن زمان شنیدم که حضرت امام(ره) پس از اتمام درس خارج‎شان، در کلاس درس آیت‎الله العظمی بروجردی(ره) شرکت می‎کنند(!).
موضوع را با آقا مصطفی در میان گذاشتم و از ایشان خواستم تا علت را از امام(ره) جویا شوند. آقا مصطفی گفتند که خودم از امام(ره) بپرسم و به همین دلیل خدمت ایشان رسیدم و پاسخی اینگونه شنیدم: "آقای بروجردی، مرا یاد شیخ طوسی، شیخ کلینی، شیخ مفید و سید مرتضی می‎اندازد و احساس می‎کنم که در درس آن بزرگواران شرکت کرده‎ام".
* استقبال طلاب از درس امام(ره) چگونه بود؟
ایشان به سرعت مریدان زیادی پیدا کردند و کلاس‎های درسشان مملو از جمعیت شد. آن زمان که افتخار شاگردی امام(ره) را داشتم، بخاطر دارم که جمعیت افزایش یافت و درس به مسجد سلماسی که نزدیک منزل ایشان بود انتقال یافت.
مسجد سالماسی نیز پس از مدتی پاسخگوی جمعیت کثیر طلاب نبود و برخی از عزیزان در راه پله‎ها می‎نشستند، به همین دلیل ـ در سال‎های آخر عمر آقای بروجردی ـ درس حضرت امام به مسجد اعظم انتقال یافت.
* گویا طاغوت پس از فوت آیت‌الله بروجردی(ره) توطئه‎هایی در راستای انتقال مرجعیت از ایران انجام داد.
پس از درگذشت جانسوز حضرت آیت‎الله العظمی بروجردی، طاغوت با تحریک مشاوران منحرف اطرافش، سعی در انتقال مرجعیت از ایران به عراق (نجف) داشت و تلگراف ها را به سمت نجف خاصه خدمت حضرت آیت الله حکیم(ره) می فرستاد. وزارتخانه‎ها نیز با آقایان در نجف بیشتر مکاتبه می‎کردند.
حوزه قم 40 روز متناوباً برای حضرت استاد بزرگداشت گرفت و مرحوم شیخ عبدالکریم فلسفی در این مراسمات مکرراً می‎گفت: ای ملت ایران! مراجع در ایران هستند و نیازی به انتقال مرجعیت نیست.
در این زمان، بزرگان قم رساله حضرت امام(ره) را به دو زبان عربی و فارسی چاپ و در حجم وسیع بین مردم پخش کردند. این روند تا 6 ماه پس از فوت آقای بروجردی ادامه داشت تا اینکه مرجعیت امام(ره) تثبیت شد و بدین شکل مرجعیت در ایران ماند.
* اولین بیانات امام(ره) را به یاد دارید؟ درمورد چه موضوعی بود؟
ایشان آنچه را در نظر مبارکشان بود، به خط  و امضای خویش خطاب به نخست وزیران طاغوت از جمله «اعلم» و «هویدا» می‎نوشت و البته جوابی نمی یافت.
اولین دغدغه امام(ره) ماجرای فلسطین و اشغال آن سرزمین توسط صهیونیست ها بود و اینکه باید روحانیت و علما به طور جدی با اطلاع رسانی به مردم و افشای ماهیت صهیونیست ها بپردازند و خطاب به ما فرمودند: "بروید مدارک لازم را جمع کنید"؛ لذا بنده نیز دست به کار شده و اولین کتابم در این ارتباط است.
در همان زمان آمریکایی‌ها و صهیونیست ها درصدد بودند با خرید اراضی از قزوین تا همدان منطقه امنی برای اسرائیل و صهیونیست ها فراهم کنند. در آن شرایط علما به پا خاستند و با روشنگری مقابل این توطئه ایستادند.
امام خطاب به طاغوت تأکید می کردند که "نخواهیم گذاشت دسیسه اربابانت در ایران عمل شود" و حقیقتاً نیز چنین شد.

 

* بیانیه نوشتن‎های حضرت امام(ره) برایشان دردساز نشد؟!
نمی‎توانستند ایشان را به سکوت مجبور کنند. روزی تنی چند از...

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

سلام به دوستان عزیز

با سلام خدمت شما دوستان گرامی این وبلاگ تا روز دیگر به علت سفر زیارتی بروز رسانی نمی شود.

ممنون از صبر و شکیبایی شما... امام رضا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

اقدام مهم آیت ا... العظمی خامنه ای در بسیج عشایر غرب



حضور آیت الله العظمی خامنه ای در مناطق عملیاتی غرب کشور به اوایل جنگ تحمیلی برمی گردد که ایشان به عنوان نماینده ی امام رحمه الله و رئیس شورای عالی دفاع به جبهه های غرب رفته تا با مشاهدات عینی، ضمن برآورد صحیح از وضعیت جنگ، گزارش های جامعی را به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند. در رابطه با حضور رهبر معظم انقلاب در مناطق عملیاتی غرب کشور، گفت وگوی پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب اسلامی را با سردار سرتیپ محمدرضا نقدی، از فرماندهان عملیاتی غرب کشور در زمان دفاع مقدس و رئیس سازمان بسیج مستضعفین می خوانید.
نکاتی از حضور حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در دفاع مقدس ارائه نمایید.
- حضور حضرت آیت الله خامنه ای در اوایل دفاع مقدس، اثر تعیین کننده ای بر روحیه ی رزمندگان این منطقه داشت، چرا که آنان می دیدند یک مسئول عالی رتبه و روحانی برجسته ی نزدیک به حضرت امام رحمه الله تا مقدم ترین خطوط نبرد، شخصاً حضور پیدا می کند و هم نشین رزمندگان است. سخنان روحیه بخش ایشان در جمع رزمندگان در سرپل ذهاب و اسلام آباد ماندگار و بسیار اثربخش بود. نقش مهم دیگری که معظم له بر عهده داشتند، انتقال واقعیات جبهه به مسئولین و مردم بود. ایشان حقایق جنگ را به شورای عالی دفاع، مسئولین نظام و شخص حضرت امام رحمه الله انتقال می دادند و آنان را از مطالب دقیق میانی، روحیه ی رزمندگان و مشکلات جبهه ها باخبر می ساختند و این مسئله نقش بسیار تعیین کننده ای در تصمیمات امام رحمه الله و مسئولین عالی کشور داشت.
گروه دیگر مخاطبان مشاهدات رهبر معظم انقلاب، مردم بودند. ایشان در مقام خطیب نماز جمعه و معتمد مردم، فرهنگ و اخبار جبهه را به جامعه انتقال می دادند و این مسئله در ارتقای روحیه ی سلحشوری مردم بسیار موثر بود. مطالبی که ایشان از مشاهدات خودشان در نماز جمعه ی تهران می گفتند، در روحیات جوانان کشور بسیار مؤثر بود و آنها را به حضور در جبهه ها ترغیب می کرد، همچنین عموم مردم را به پشتیبانی هرچه بیشتر از جبهه ها سوق می داد. اگر به آرشیوهای نماز جمعه رجوع کنید، می توانید قسمت هایی از سخنان ایشان را بیابید که مشاهدات شخصی شان از حالات و روحیات یک سرهنگ یا ستوان ارتش و یا یک برادر پاسدار یا بسیجی را بیان کرده اند یا دلاوری ها و سلحشوری ها و ایمان راسخ رزمندگان را برای مردم شرح داده اند. طبیعتاً مردمی هم که این سخنان را از زبان یک شاهد عینی می شنیدند، برای کمک به جبهه ها سرشار از انگیزه می شدند.
پس از انتخاب آقا به ریاست جمهوری، حضرت امام رحمه الله به جهت نگرانی که از حفظ سلامت ایشان داشتند، با صدور حکم ولایی، ایشان را از حضور در جبهه منع کردند و به همین دلیل ایشان اجازه ی حضور در جبهه ها را نداشتند. البته در روزهای آخر جنگ که وضعیت جبهه ها یک مقدار با مشکلاتی روبه رو شد، مجدداً امام رحمه الله اجازه دادند و حضرت آقا حضوری بسیار پربرکت در جبهه ها داشتند. رزمندگان در مقطع آخر جنگ به دلیل توقف ناگهانی جنگ و حوادثی که در جبهه ها اتفاق افتاد، با شبهات و سؤالاتی روبه رو بودند که با روشنگری های حضرت آقا این ابهامات و شبهات ایشان برطرف شد و از نظر روحی بازسازی شدند. این در شرایطی بود که تهدیدات در جبهه های جنوب و غرب، بسیار جدی بود و رزمندگان نیاز به استحکام روحی داشتند.
¤ شما به عنوان یکی از فرماندهان عملیاتی غرب کشور بودید. کدام یک از اقدامات رییس شورای عالی دفاع در مناطق عملیاتی غرب و کرمانشاه برای شما جذاب و مهم بوده است؟
- ایشان در اوایل جنگ علاوه بر حضور در میان رزمندگان سپاه تهران در غرب کشور و در مناطق سرپل ذهاب، قصر شیرین، گیلان غرب و بازی دراز، در میان عشایر منطقه ی دالاهو هم حضور پیدا کردند. این حضور برای عشایر آن منطقه که روحیه شان به دلیل پیشروی های اولیه ی دشمن در خاک کشور از دست رفته بود، بسیار روحیه بخش و امیدوارکننده بود. عشایر به یمن همین حضور، جان تازه ای گرفتند و مجدداً اسلحه گرفتند و بسیج شدند. بسیج عشایری اساساً از آن جا شکل گرفت که تا آخر جنگ هم در منطقه ی دالاهو و ک ر ند بسیار نقش آفرین بود. امروز نیز این نقش آفرینی ادامه دارد.
¤ مردم منطقه ی غرب در دوران دفاع مقدس در صف اول مقاومت قرار داشتند. خوب است که به بعضی قله های برجسته ی مقاومت مردم این منطقه و کرمانشاه اشاره کنید.
- مردم کرمانشاه واقعاً دلاوری های بسیار زیادی را از خود بروز دادند که شاخص ترین آنها یکی حماسه ی پاوه است که مردم کرمانشاه با یک جمله پیام امام رحمه الله غوغا کردند. مورد دیگر، زمین گیر کردن لشگر زرهی دشمن با دست های خالی و بعضاً با سنگ و اسلحه ی شکاری بود که نگذاشتند دشمن شهر را تصرف کند. حماسه ی دیگر مردم این خطه، عملیات غرورآفرین مرصاد بود. شهدای برجسته ای هم در غرب کشور داریم که این شهدا را می توان به دو دسته ی مجاهدان و انصار تقسیم کرد. مجاهدین کسانی بودند که از دیگر استان ها به منطقه غرب آمده بودند و انصار مردم بومی کرمانشاه بودند که برای مقابله با دشمن کافر، قیام کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

روایتی تازه از نقش فرماندهان در دفاع مقدس...

کتاب «هدایت سوم» مجموعه خاطرات سردار «محمد جعفر اسدی» از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ماه گذشته توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب از معدود کتاب‌های تاریخ شفاهی فرماندهان دفاع مقدس می‌باشد. پیش از این کتاب‌های «کالک‌های خاکی» خاطرات سردار محمدعلی جعفری، «بابانظر» خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد، «برای تاریخ می‌گویم» خاطرات شفاهی محسن رفیق دوست از سال‌های انقلاب و دفاع مقدس، «مهتاب خین» روایت سردار حسین همدانی از انقلاب، کردستان و سال‌های دفاع مقدس و «از جنوب لبنان تا جنوب ایران» خاطرات سردار سید رحیم صفوی توسط انتشارات سوره مهر و مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شده است.


حاج اسدی

سردار اسدی که اکنون مسئول بازرسی قرارگاه خاتم الانبیا(ص) ستاد کل نیروهای مسلح می‌باشد در سال‌های دفاع مقدس فرمانده‌ای لشکر 33 المهدی(عج) را بر عهده داشت. وی متولد سال 1326 در روستای مهدی آباد شیراز است. چند سالی برای امرار معاش همچون جنوبی‌ها که به کشورهای حوزه خلیج فارس سفر می‌کنند، او نیز به کویت می‌رود. پس از چند سال کار در کویت به ایران بازمی‌گردد. بازگشت او با اوج گیری نهضت انقلاب اسلامی همراه می‌شود. او به دنبال مبارزات انقلابی به همراه خانواده خود به نورآباد ممسنی مهاجرت می‌کند. سردار اسدی در نورآباد با شهید محراب آیت الله مدنی که در آن شهر تبعید بوده است، آشنا می‌شود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار اسدی پیش از آن‌که سپاه استان فارس شکل یابد، با حکم جواد منصوری مامور تشکیل سپاه نورآباد ممسنی می‌شود. با آغاز جنگ، اسدی به همراه نیروهای سپاه نورآباد به پادگان گلف می‌رود و مسئولیت محور فارسیات را عهده‌دار می‌شود. پس از آن به قرارگاه کربلا می‌رود و با تشکیل تیپ‌های استانی، در تیرماه سال 61 فرماندهی تیپ المهدی را از سردار علی فضلی تحویل می‌گیرد و تا پایان جنگ در این سمت باقی می‌ماند. وی با حکم مقام معظم رهبری در سال 1378 به مدت ده ماه فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.

رزمندگان لشکر 33 المهدی سردار اسدی را حاج اسدی صدا می‌زنند، چون این نام برای‌شان دوست داشتنی‌تر و صمیمی‌تر است.


تاریخ شفاهی فرماندهان

با انتشار خاطرات شفاهی سردار اسدی باید منتظر انتشار خاطرات شفاهی و خودنوشت دیگر فرماندهان جنگ باشیم. محسن رضایی، حاج قاسم سلیمانی، محمدنبی رودکی، محمداسماعیل کوثری، محمدباقر قالیباف و دیگر فرماندهان سال‌های دفاع مقدس ناگفته‌ها و روایت‌های خواندنی زیادی از آن روزها دارند. برخی از آن‌ها امروز مشغول نگارش خاطرات خود هستند و برخی دیگر بخشی از خاطرات خود را در محافلی بیان می‌کنند. محسن رضایی در نمایشگاه کتاب امسال در پاسخ به سوال خبرنگار دفاع پرس در همین رابطه گفت: مقاومتم برای نوشتن خاطرات جنگ در حال تمام شدن است.

به نظر می‌رسد با انتشار خاطرات دیگر فرماندهان، بخش‌هایی از لایه‌های پنهانی جنگ منتشر می‌شود و باید منتظر موج انتشار خاطرات فرماندهان در آینده‌ای نزدیک باشیم.

هدایتی خواندنی برای استان فارسی‌ها

کتاب «هدایت سوم» جدای از اینکه برای تمامی مخاطبین خواندنی است، برای خوانندگان استان فارسی جذابیت بیشتری دارد. به خصوص رزمندگانی که فرمانده‌شان حاج اسدی بوده است. روایتی از رشادت‌های رزمندگان استان فارس بخش‌هایی از این کتاب است که سردار اسدی به آن اشاره کرده است. یک فرمانده نبردها و حماسه‌های نیروهایش را دیده است و روایت می‌کند. شیرازی‌ها، جهرمی‌ها، نورآبادی‌ها، کازرونی‌ها، فسایی‌ها، لامردی‌ها و مرودشتی‌ها بخش‌هایی از خاطرات زیبای این کتاب هستند.

یکی از رزمندگان گراشی استان فارس که در عملیات شکست حصر آبادان فرمانده‌شان سردار اسدی بوده است، به خبرنگار دفاع پرس می‌گوید: ما جزو نیروهای حاج اسدی در ایستگاه هفت آبادان بودیم. روایتی که سردار اسدی درباره عملیات ثامن الائمه(ع) در این کتاب آورده است را به خوبی به یاد دارم. آن وقت مرتضی قربانی معاون حاج اسدی بود. روزی حاج اسدی شخصا من و یکی از دوستانم را به منطقه‌ای مامور کرد. شهید سید محمد کدخدا که چندین بار نام او در این کتاب آمده است، در یکی از گشت‌ها ما را دید و ما را بازخواست کرد که چرا بدون اجازه در منطقه می‌چرخید. وقتی خدمت حاج اسدی رفتیم، حاج اسدی گفت: این‌ها از خودم دستور گرفته‌اند.

سردار اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با اولین فرمانده سپاه استان فارس می‌گوید: نسخه‌ی دوم گزارش‌ها را بردم دفتر فرمانده سپاه فارس. قبل از اینکه گزارش‌های بعدی را بدهم، کشوی میز را باز کرد. دیدم همان گرهی که به بند گزارش‌های لوله کرده‌ی قبلی زده‌ام، هنوز باز نشده! با خودم گفتم من این همه راه از اهواز آمده‌ام که او گزارش‌ها را بخواند و احیانا راهنمایی‌ام کند، ولی هنوز نگاهش هم نکرده. گزارش‌های بعدی را زیر کاپشنم قایم کردم و از اتاق زدم بیرون و دیگر هیچ‌وقت گزارشی به او ندادم. اگرچه او خیلی زود ترجیح داد ادامه‌ی تحصیل بدهد و به مسیری دیگر برود. مسیری که هیچ‌گاه از نزدیکی‌های جبهه هم رد نمی‌شد. آن‌چنان که در طول هشت سال جنگ هرگز ندیدم حتی برای سرکشی هم به یکی از خطوط جبهه سر بزند!

حاج داود کریمی منتقد اصلی مرتضی رضایی/ سر نترس مرتضی قربانی!

ناگفته‌ها و روایت‌ها و دیدگاه‌ها بخش‌های مهمی از کتاب‌های تاریخ شفاهی است که جذابیت خاصی دارد. سردار اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با فرماندهی سپاه توسط مرتضی رضایی در ابتدای جنگ می‌گوید: مرتضی رضایی –فرمانده وقت سپاه- را خیلی کم در جنگ دیده بودیم. آن موقع مدیریت کلان دفاع مقدس، دست آقا رشید و شهید حسن باقری بود. خدا رحمت کند حاج داود کریمی را که منتقد اصلی مرتضی رضایی بود. در جلسه‌ای رو کرد به او: «سالی دو بار می‌آی، اون هم با یه تغار ماست!» گفتیم: «تغار ماست دیگه چه صیغه‌ایه؟» داستان ماست مالی را شرح داد و گفت: «این بنده خدا هر وقت می‌آد، فقط توجیه می‌کنه و کوتاهی‌ها رو ماست مالی می‌کنه و می‌ره.» پیش از آن البته شهید یوسف کلاهدوز –قائم مقام فرمانده کل وقت سپاه- خیلی پای کار بود و در عملیات شکستن حصر آبادان هم نقش محوری داشت.

بخش دیگری از روایت‌های این کتاب که بیشتر در پانوشت‌ها آمده است مربوط به بیان ویژگی‌های فردی و اخلاقی دیگر فرماندهان و شهدا است. به طور مثال او در رابطه سردار مرتضی قربانی می‌گوید: قربانی همیشه سر نترسی داشت. بی باکی و شجاعتش، خیلی زود زبانزد شد و در دل فرماندهان عالی جنگ جا گرفت.

او همچنین در رابطه با سرلشکر رشید می‌گوید: او از فرماندهانی است که پس از گذشت سه دهه از آغاز آشنایی‌مان، همچنان به عنوان یکی از بهترین دوستانم به او افتخار می‌کنم. نقش ارزنده‌ی رشید در جنگ بر هیچ کس پوشیده نیست. او همواره به عنوان یکی از تئوریسین‌های برجسته‌ی نظامی، افزون بر اینکه تحلیل‌های دقیقی درباره‌ی حوزه‌‌های گوناگون نظامی دارد، شاگردان زیادی را هم در این عرصه تربیت کرده است.

پایانی بر گزافه‌گویی‌ها و تحریف‌ها

روایت کتاب تلفیقی از خاطرات سخت و نرم است. خاطراتی که از نگاه یک فرمانده جنگ بیان می‌شود و در کنار آن صحنه‌های زیبا و دیدنی و ظریف جنگ نیز روایت شده است. سردار اسدی در این کتاب سعی کرده است پیروزی‌ها و ناکامی‌ها را هر دو در کنار هم بیان کند. او در بخشی از این کتاب با انتقاد از تحاریف صورت گرفته در تاریخ دفاع مقدس می‌گوید: باید به گزافه‌گویی‌ها پایان بدهیم و بدانیم که افراط و تفریط در روایت وقایع هشت سال دفاع مقدس، به ارزش‌های والای این سرزمین لطمه‌های جبران ناپذیر می‌زند. همان‌گونه که مردم ما شاهد پیروزی‌های بزرگ حماسی بودند، ناکامی‌های بزرگی هم داشته‌ایم که باید از سوی کارشناسان صادق تحلیل شود.

بدر و کربلای 4 دو ناکامی بزرگ/ محسن رضایی رویش مثل گچ سفید شده بود

او در این کتاب عملیات کربلای 4 را پس از عملیات بدر دومین ناکامی بزرگ ما در جنگ می‌داند. سردار اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با عملیات کربلای چهار می‌گوید که به شدت از دست مسئولان قرارگاه مرکزی عصبانی بودم، ماشین را برداشتم و گازش را گرفتم. وقتی رسیدم آنجا دیدم محسن رضایی با تلفن صحبت می‌کند. این پا و آن پا می‌کردم که بروم تلفن را از دستش بگیرم و بزنم زمین. از حرف‌هایش فهمیدم آن طرف خط حاج احمد آقاست. محسن در حالی که رنگ و رویش مثل گچ سفید شده و دستانش می‌لرزید، وضعیت جبهه‌ها را گزارش می‌داد...

شهید محمدحسن نظرنژاد در کتاب خاطراتش با عنوان «بابانظر» دلیل ناکامی عملیات کربلای 4 را عدم رعایت نکات حفاظت اطلاعاتی می‌داند. جابه‌جایی نیروها و تجهیزات به طور آشکار و آگاه نبودن نیروها به مخفی کردن خود برخی از این دلایل هستند.

عصبانیت قالیباف

بابانظر می‌گوید: شب قبل از عملیات کربلای 4 که برای کمک به قالیباف رفتم، آن‌قدر به او فشار آمده بود که برخلاف برخورد خوب همیشه‌اش، دستم را گرفت و گفت: اگر آمدی کمکم کنی، اینجا نایست.

کتاب «هدایت سوم» را می‌توانید از کتاب‌فروشی‌ها و فروشگاه کتاب سوره مهر تهیه کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

نماز و تلاش...

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا(مسجد) بخواند .

 لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.

 در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

 یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی مسجد شد.

 در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد.

 )) من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید. از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم)).....

 مرد اول از او فراوان تشکر کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ به دست درخواست کرد تا به مسجد وارد شود و با او نمازبخواند.

 مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خود داری کرد. مرد اول درخواستش رادو بار دیگر تکرار کرد و مجدداً همان جواب را شنید:

 مرد اول سوال کردکه چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد:

 ))من شیطان هستم)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح داد: ((من شمارا در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم. وقتی شما به خانه رفتید، خودتان راپاک  کردی و به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشیدمن برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجدبرگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده تان را بخشید....

 من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خداگناهان افراد دهکده تان راخواهد بخشید. بنا براین من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان

باران رحمت.....

باران رحمت الهی همیشه می بارد

                                     تقصیر ماست که کاسه هایمان را برعکس گرفته ایم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
یحیی باباییان