ـ الاِحْسانُ ذُخرٌ وَ الکریمُ مَنْ حازَهُ نیکی کردن سرمایه انسان است و بزرگوار کسی است که آن را به دست آورد.

ـ البَشاشةُ احسانٌ گشاده‏رویی احسان است.

ـ البِرُّ ما سَکَنَتْ اِلَیْهِ نَفْسُکَ وَ اَطْمَأَنَ اِلَیْهِ قَلْبُکَ نیکوکاری آن است که نفست با انجام آن آرام گیرد و قلبت بدان اطمینان یابد.

ـ رِأسُ الدِّینِ اِکْتِسابُ الحَسَناتِ اساس دین به دست آوردن نیکی‏هاست.

ـ قَدْرُ کُلُّ اِمْرِیٍ ما یُحْسِنُهُ منزلت هر شخصی به اندازه کارهای خیری است که انجام می‏دهد.

ـ اَفْضَلُ الاِیمانِ الاِحْسانُ برترین ایمان نیکی کردن است.

ـ زِیْنَةُ الاِسْلامِ اِعْمالُ الاِحْسانِ احسان کردن زینت اسلام است.

ـ سَبَبُ المُحَبَّةِ الاِحْسانُ احسان سبب ایجاد محبت و دوستی است.

ـ جِماعُ الْخَیْرِ فی اَعمالِ البِرِّ تمام خوبی‏ها در انجام دادن کارهای نیک است.

ـ لِکُلِّ حَسَنَةٍ ثَوابٌ برای هر کار نیکی پاداش هست.

ـ الاِنسانُ عَبْدُالاِحْسانِ انسان بنده احسان و نیکی است.

ـ مِنْ شَرَفِ الْهِمَّةِ بَذْلُ الاِحْسانِ بذل احسان نشانه بلندی همّت است.

ـ بِالاِحْسانِ تُمْلِکُ الْقُلُوبُ قلب‏ها با احسان تسخیر می‏شوند.

ـ بِالاِحْسانِ وَ تَغَمُّدِ الذُّنُوبِ بِالْغُفْرانِ یَعْظُمُ الْمَجْدُ. با احسان و بخشودن گناهان مجد و عظمت انسان بیشتر می‏شود.

ـ مَعَ البِرِّ تَدُرُّ الرَّحْمَةُ. با احسان و نیکی رحمت فراوان می‏شود.

ـ مَنْ بَذَلَ بِرَّهُ اِنْتَشَرَ ذِکْرُهُ. هر که بسیار احسان کند در بین مردم مشهور می‏شود.

ـ الاِساءَةُ یَمَحاها الاِحْسانُ. بدی را احسان و نیکی محو و نابود می‏سازد.

ـ بِرُّوا آباءَکُمْ یَبَرَّکُمْ اَبْناءَکُمْ. به پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.

ـ الاِحْسانُ یَقْطَعُ اللِسانَ. احسان و نیکی زبان بدگویان را کوتاه می‏کند.

ـ المُحْسِنُ مَنْ صَدَّقَ اَقْوالَهُ اَفْعالَهُ. نیکوکار کسی است که رفتارش گفتار او را تصدیق می‏کند.

ـ اِتِبّاعُ الاَحْسانِ بالاِحْسانِ مِنْ کمالِ الجُودِ. پی در پی احسان کردن نشانه کمال بخشندگی است.

ـ ضادّوا الاِساءَةَ بِالاِحْسانِ بانیکوکاری به مقابله بدی‏ها بروید.

ـ أوْفَرُ البِرَّ صلةُ الرَّحِمِ. صله رحم بیشترین و کاملترین نیکی است.