اَلسّلامُ علیکَ ایُّها العبدُ الصّالحُ المطیعُ للهِ وَ لِرسولهِ و لِأمیرِلمؤمنینَ وَ الحسنِ و الحسینِ
اَلسّلامُ علیکَ ایُّها العبدُ الصّالحُ المطیعُ للهِ وَ لِرسولهِ و لِأمیرِلمؤمنینَ وَ الحسنِ و الحسینِ
خداوند می فرماید: و ما کان صلاتهم عند البیت الا مکاءً و تصدیة فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون؛ و نمازشان در خانه (خدا) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس به سزای آن کفر ورزیدنتان، عذاب الهی را بچشید. (انفال، 35)
در تاریخ آمده که گروهی از اعراب جاهلی، هنگام طواف خانه کعبه، برهنه می شدند و سوت می کشیدند و کف می زدند و نام آن را عبادت می گذاشتند... خداوند متعال در آیه مذکور آن ها را مورد سرزنش و نکوهش قرار داده است.
با این حساب کف زدن در مساجد که خانه های خدا محسوب می شود ممکن است مشمول این آیه نباشد، ولی از آن جا که یک نوع تشبه به کفار و مشرکان است و از طرفی با شأن مسجد مغایرت دارد، بهتر است برای حفظ حرمت آن، ترک شود.
خداوند می فرماید: و ما کان صلاتهم عند البیت الا مکاءً و تصدیة فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون؛ و نمازشان در خانه (خدا) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس به سزای آن کفر ورزیدنتان، عذاب الهی را بچشید. (انفال، 35)
در تاریخ آمده که گروهی از اعراب جاهلی، هنگام طواف خانه کعبه، برهنه می شدند و سوت می کشیدند و کف می زدند و نام آن را عبادت می گذاشتند... خداوند متعال در آیه مذکور آن ها را مورد سرزنش و نکوهش قرار داده است.
با این حساب کف زدن در مساجد که خانه های خدا محسوب می شود ممکن است مشمول این آیه نباشد، ولی از آن جا که یک نوع تشبه به کفار و مشرکان است و از طرفی با شأن مسجد مغایرت دارد، بهتر است برای حفظ حرمت آن، ترک شود.
سئل على علیه السلام عن العلم قال :اربع کلمات ان تعبدالله بقدر حاجتک الیه ،و ان تعصبه بقدر صبرک على النار و ان تعمل لدنیاک بقدر عمرک فیها و ان تعمل لا خرتک بقدر بقائک فیها (2)
از حضرت على (علیه السلام ) درباره علم سوال شد فرمود:((علم چهار کلمه است :اول آنکه عبادت و اطاعت خدا کنى به هر اندازه که بخدا نیازمندى دوم :معصیت ونافرمانى خدا کنى به اندازه اى که طاقت آتش دارى سوم :بقدر عمرت در دنیا براى دنیا کوشش کنى نه بیشتر چهارم :براى آخرت تلاش کنى بقدرى که در آنجا ماندگار و باقى هستى )).
قال الصادق علیه السلام :وجدت علم الناس کله فى اربع الاول ان تعرف ربک وان تعرف ما صنع بک ،و ان تعرف ما ارادمنک و ان تعرف ما یخرجک من دینک . (3)
امام صادق علیه السلام فرمود:(( تمام علم مردم را در چهار چیز یافتم اول آنکه پروردگار خود را بشناسى دوم آنکه خوبى هاى خدا را به خودت بشناسى سوم آنکه بدانى که مقصوداز خلقت تو چیست چهارم آنکه بدانى که چه چیز تو را از دین خارج مى کند. ))
«درود بر پیامبر(ص)»بار خدایا!اى گستراننده گستردهها!و اى نگهدارنده آسمانها و اى کسى که دلهارا با فطرت مخصوص آفریدى،هم آنان که سرانجام بدبختشدند و هم آنان که سعادتمندگردیدند.گرامىترین درودها و افزونترین برکات خود را بر محمد(ص)بنده،و فرستادهاتقرار ده،همان پیامبرى که ختم گذشتگان و گشاینده بستهها و پیچیدهها بود، دین حق را به حق آشکار کرد،از نادرستیها و باطلهائى که سر و صدا براه انداخته بودندجلوگیرى نمود،وصولت گمراهیها را در هم شکست،همانطور که با تمام قدرت، سنگینىبار رسالت را تحمل کرد،و به فرمانت قیام نمود،و به سرعت در راه رضا و خشنودیت گامبرداشت،و حتى یک قدم هم عقب گرد نکرد.
اراده محکمش سست نگشت و در قبول و پذیرش وحى نیرومند بود،پیمان رسالترا حافظ و نگهدار بود،آنچنان در اجراى فرمانت کوشش کرد که شعله فروزان حق را آشکارو راهرا براى جاهلان روشن ساخت،و دلهائى که در فتنه و گناه فرو رفته بودند به واسطه اوهدایت گردیدند.
پرچمهاى حق را برافراشت،و احکام زنده اسلام را بر پا نمود.
او امین مورد اعتماد و گنجینهدار مخزن علوم تو،و شاهد و گواه در روز رستاخیز،وبرانگیخته تو براى بیان حقائق،و فرستاده تو بسوى خلایق است.
دعا براى پیامبر(ص):
پروردگارا در سایه لطفتبرایش جاى با وسعتى بگشاى!
و از فضل و کرمت چندین برابر پاداشش ده!
خداوندا کاخ پر شکوه او را از هر بنائى برتر،و مقام او را در پیشگاه خود گرامى دار.
نورش را کامل گردان،و پاداش رسالتش را پذیرش شهادت(و شفاعت)،و قبولگفتار او قرار ده. او که داراى منطق عادلانه،و طریقى که جدا کننده حق از باطل بود.
بار خدایا!بین ما و پیغمبرت در جائى که نعمتش جاویدان،زندگیش خوش،وآرزوهایش مطلوب،خواستههاى آن بر آمده،در کمال آرامش،در نهایت اطمینان و همراهبا مواهب و هدایاى با ارزش است،جمع گردان!
وظیفه قدردانی از ایثارگران بویژه شهیدان، فریضه ای عینی و تعینی و همیشگی است.بزرگداشت شهیدیعنی اصالت بخشیدن به آن هدفها و تشویق به آن عمل و تقدیس آن ایثار.تکریم شهیدان به آن است که این ملت هرگز در برابر سلطه گران مستکبر سرخم نکنند. یاد شهیدان باید همیشه در فضای جامعه زنده باشد.زنده نگهداشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است. امام خامنه ای
علیرضا ایراندست دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. وی در تاریخ 4/2/60 در مریوان توسط ضد انقلابیون گروه رزگاری به شهادت رسید علیرضا در تاریخ چهاردهم آبان ماه 1339 در شهر میمه متولد مرحوم حاج اصغر ایراندوست چهره ماندگار و پدر ایشان کارمند مخابرات بود و به دلیل اعتقادات صاف و استواری که به اسلام و احکام داشت از احترام خاصی برخوردارو با اعتقادات قوی که سرلوحه کار داشت پس از دریافت حقوق در همان ابتدا به فکر خمس و طهارت مال بود که مبادا از اموالی استفاده نماید که خمس آن داده نشده و این بود که شهید علیرضا در مکتب پدر درس ایثار و صلابت را فرا می گرفت.
علیرضا تحصیلات ابتدایی را در دبستان جمشید و دوران راهنمایی را در شهر میمه با نمره عالی سپری و درحالی که در خانه کوچک و مستاجری با وضع مالی متوسط گذران زندگی می نمودند شهید علیرضا دائما به دنبال درس و کتاب بود و برادر شهیدش حمید رضا نیز از ایشان الگو برداری می نمود. در دوران تحصیل رتبه دانش آموز برتر را به خود اختصاص می داد و در اوقات فراغت ضمن مطالعه کتب غیر درسی به فوتبال علاقه خاصی داشت و با همکلاسی ها و دوستان محله به مسابقه فوتبال می پرداخت و به دلیل تکنیک بالا در بین دوستان ورزشی از احترام خاصی برخوردار بود. با توجه به وضعیت ویژه درسی دوران متوسطه را در دبیرستان حکیم سنایی اصفهان سپری و موفق شد در کنکور رتبه دو رقمی کشور را کسب نماید و به عنوان دانشجوی دکترا مشغول به ادامه تحصیل شود. پس از یک سال با توجه به نیاز و ضرورتی که حس می کرد وارد سپاه شد و پس از گذراندن دوره های نظامی به منطقه غرب(مریوان) اعزام و در بیمارستان شهر سنندج در مقابل مجروحان دفاع مقدس انجام وظیفه می نمود و در نهایت در منطقه مریوان در جنگ با ضد انقلابیون گروه رزکاری به درجه عظمای شهادت نایل آمدند. در دست نوشته های ایشان در کتاب از کویر تا دریا، ارتباط با کمونیست در دوران دانشگاهی مورد توجه است که باگفتار،رفتار،مباحث منطقی، کار فرهنگی و همچنین منش پهلوانی موجب شد که دوست کمونیستش اسلام را بپذیرد و به اتفاق مسیر شهادت را انتخاب نمایند.
در فعالیت های ورزشی علیرضا، توجه به ورزش پهلوانی و زورخانه ای و همچنین حضور در تیم فوتبال شاهین میمه که به عنوان بازیکن تکنیکی در خط حمله فعالیت می نمود به چشم می خورد و در خاطرات دوستان نزدیک ایشان اخلاق ورزشی و منش پهلوانی و همچنین توجه به جسم در راس برنامه های ورزشی مورد توجه بوده.
به نقل از یکی دوستان شهید: در دوران تحصیل با دکتر محمد حسین ایراندوست(برادرشهیدان علیرضا و حمید رضا) همکلاس و دوست بودم،در ان سالها جزء شاگردان ممتاز مدرسه بودم و به این خاطر با دکتر ایراندوست با هم درس می خواندیم و اغلب در منزلشان بودم.در این مراودات با شهید علیرضا و حمید رضا ایراندوست اشنا شدم .شهید علیرضا دارای هیکلی ورزیده و ورزشکاری بود برای بار اول میلهای باستانی را در دستان ایشان دیدم .زیاد با ما گرم نمی گرفت، یا در حال مطالعه بود و یا در حال ورزشاحترامی که به والدینش می گذاشت قابل تعریف کردن نیست. هیچ گاه ندیدم بین این سه برادر اختلافی به وجود اید.
همسر شهید باقری می گوید :
در اولین دیدارمان ابتدا ایشان حرف زدند و گفتند : « اسم من حسن باقری نیست ، من غلام حسین افشردی هستم . به خاطر این که از نیروهای اطلاعاتی جنگ هستم مرا به نام حسن باقری می شناسند.»
این اولین صداقتی بود که از ایشان دیدم و روی من خیلی اثر گذاشت . در صدای پخته اش صداقت موج می زد .