وقتی در سر زمینت پا می نهم همه چیز را فراموش میکنم...
دردهایم را...
زندگی ام را ...
و حتی خودم
فقط دلم و اشک هایم هستند که یاری ام میکند..
در این هیاهوی سرزمینت، چگونه خودم را به وصال شما بپیوندم
آقا میان این همهمه، صدای غریبانه من را میشنوی
دست هایم را بگیر حتی اگر دور از سرزمینت باشم
السلا علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی (علیه السلام)
همیشه وقتی این موقع ها میرسه اونوقته که بیشتر حس میکنی از دنیا خسته شدی و فقط میتونی یه جا دلت را آروم کنی دور از همه چیز دور از همه هیاهوهای زندگی... و تنها جایی که بیشتر میتونه آرومت کنه حرم آقامونه... اونوقته که حس میکنی چقدر دلت واسه صحن و سرای باب الرضا تنگ شده چقدر دلت میخواد مشهد باشی و پای ضریح اقامون در عذای خانم حضرت معصومه شریک باشی...
آیا شما هم این حس بهتون دست داده؟؟؟؟
*****
کوثر اشک من از ساغر و پیمانه توست
دا آتیش زده ام شمع عزاخانه توست
جگر سوخته خاکستر پروانه توست
شعله های دلم از آه غریبانه توست
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی