خدا

آیا انسان به سراغ پیر شدن می رود، یا پیر شدن در تعقیب انسان است؟ به طور یقین انسان به دنبال پیر شدن نمی رود. حتى دوست هم ندارد که پیر شود و قواى بدنش تحلیل روند!! بلکه پیر شدن در تعقیب انسان است و از اینجا معلوم می شود که جسم انسان که هر لحظه در حال استهلاک است در اختیار خودش نیست بلکه در اختیار یک خالق مقتدرى است که پیر شدن را خواه ناخواه به دنبالش می فرستد.


قَالَ رَبِّ أَنَّىَ یَکُونُ لِی غُلاَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ قَالَ کَذَلِکَ اللّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاء (آل عمران ـ 40)

گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى خواهد بود؟ در حالى که پیرىِ من بالا گرفته است و زنم «نازا» ست! [فرشته‏] گفت: «[کار پروردگار] چنین است. خدا هر چه بخواهد مى‏کند.»

 

نکات آیه:

1ـ در آیه فوق زکریا به هنگام شرح پیرى خود مى‏گوید:

وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ (پیرى به سراغ من آمده) ولى در آیه 8 سوره مریم از قول او مى‏خوانیم: وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (من به آخرین مرحله پیرى رسیده‏ام).

این اختلاف در تعبیر به خاطر آن است که همان طور که انسان به سوى پیرى مى‏رود، گویا پیرى و مرگ هم از طرف مقابل به سراغ او مى‏آید. چنان که على علیه السلام مى‏فرماید: اذا کنت فى ادبار و الموت فى اقبال فما اسرع الملتقى‏: (چون که تو به سوى پایان عمر مى‏روى و مرگ به سوى تو مى‏آید، چه زود به یکدیگر خواهید رسید.) (نهج البلاغه، حکمت 29)

2ـ "غلام" از نظر لغت به معنى پسر جوان است. و "عاقر" از واژه "عقر" به معنى "ریشه و اساس" یا به معنى "حبس" است و اینکه به زنان نازا عاقر مى‏گویند یا به خاطر آن است که کار آنان به پایان رسیده و یا اینکه از نظر تولد فرزند، محبوس گشته‏اند.

3- در اینجا سوالى پیش مى‏آید که تعجب و شگفتى زکریا با توجه به قدرت بى ‏پایان پروردگار براى چه بود؟

با توجه به آیات دیگر قرآن پاسخ آن روشن است. او مى‏خواست بداند که از یک زن نازا که حتى سال ها پیش دوران قاعدگى را پشت سر گذاشته بود چگونه ممکن است فرزندى متولد شود؟

جسم انسان که هر لحظه در حال استهلاک است در اختیار خودش نیست بلکه در اختیار یک خالق مقتدرى است که پیر شدن را خواه ناخواه به دنبالش می فرستد. لذا حضرت زکریا چنان که این آیه می فرماید می گوید: پیر شدن به سراغ من آمده است

چه تغییراتى در وجود او پیدا مى‏شود؟ آیا بار دیگر همچون زنان جوان و میانسال عادت ماهانه مى‏بیند یا به طرز دیگر آماده پرورش فرزند مى‏شود؟

به علاوه ایمان به قدرت خداوند غیر از شهود و مشاهده است. او در حقیقت مى‏خواست در اینجا ایمانش به مرحله شهود برسد و همانند ابراهیم که ایمان به معاد داشت و تقاضاى شهود مى‏کرد، مى‏خواست به چنین مرحله‏اى از اطمینان نایل گردد و این طبیعى است که هر انسانى هنگامى که با مسأله‏اى بر خلاف قوانین طبیعت مواجه مى‏شود در فکر فرو مى‏رود و تمایل پیدا مى‏کند که یک نشانه حسى براى آن بیابد.

4ـ صاحب تفسیر آسان در ذیل این آیه می فرماید: یک نکته لطیف این آیه آن است که آیا انسان به سراغ پیر شدن می رود، یا پیر شدن در تعقیب انسان است؟

به طور یقین انسان به دنبال پیر شدن نمی رود و حتى دوست هم ندارد که پیر شود و قواى بدنش تحلیل روند!! بلکه پیر شدن در تعقیب انسان است.

از اینجا معلوم می شود که جسم انسان که هر لحظه در حال استهلاک است در اختیار خودش نیست بلکه در اختیار یک خالق مقتدرى است که پیر شدن را خواه ناخواه به دنبالش می فرستد. لذا حضرت زکریا چنان که این آیه می فرماید می گوید: پیر شدن به سراغ من آمده است. (ابن عباس می گوید: عمر حضرت زکریا در موقعى که بشارت پسر را شنید- 120- سال و عمر زوجه‏اش- 98- سال بود-)

از جمله: (کَذَلِکَ اللّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاء) نیز استفاده می شود که در همین حالى که شما دو نفر پیر هستید، خدا یحیى را به شما عطا می کند، تا بدانید خدا هر عملى را که بخواهد می تواند انجام دهد و کوچکترین احتیاجى به کوچکترین وسیله‏اى ندارد

5ـ از ظاهر کلمه (رَبِّ) استفاده می شود که حضرت زکریا بدون واسطه با خدا این سخن را گفت. گرچه خدا می داند، ولى چون کلمه (أَنَّى) در قرآن به معناى (کیف) هم استعمال شده است. چنان که در آیه 259 بقره می فرماید: قَالَ أَنَّىَ یُحْیِـی هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا

لذا شاید بتوان گفت: کلمه (أَنَّى) که در این آیه است به معناى کیف باشد. یعنى چگونه براى من پسرى خواهد به وجود آمد و جمله: (وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَامْرَأَتِی) یعنى و حال اینکه پیرى عارض من شده و زوجه‏ام نازا می باشد.

به عبارت دیگر از این جمله شریفه استفاده می شود که حضرت زکریا می خواهد از چگونگى تولید مثل از یک پیر مرد و پیر زن آگاه شود. نه اینکه در اصل قضیه تردیدى داشته است. لذا می گوید: چگونه از من که پیر شده‏ام و زوجه‏ام که نازا می باشد پسر به وجود مى‏آید!؟ و از جمله: (کَذَلِکَ اللّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاء) نیز استفاده می شود که در همین حالى که شما دو نفر پیر هستید، خدا یحیى را به شما عطا می کند، تا بدانید خدا هر عملى را که بخواهد می تواند انجام دهد و کوچک ترین احتیاجى به کوچک ترین وسیله‏اى ندارد.

 

پیام‏های آیه:

1ـ در نومیدى بسى امید است. «أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ»، «کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ»

2ـ در بیان ضعف‏ها از خود شروع کنیم. «بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتِی عاقِرٌ»

اراده‏ى خداوند، فوق وسائل و اسباب طبیعى است. «یَفْعَلُ ما یَشاءُ»